ندا معصوم | آن روزها نمیدانست طنین کلاما... که هرروز در خانهشان پخش میشود، چه تأثیری در آیندهاش خواهد داشت. به قول خودش پنجششساله بوده است و کوچکتر از این حرفها که بتواند این چیزها را متوجه شود، اما از همان روزها آهنگ و صدای دلنشین قرآن همراه زندگیاش بوده تا همین لحظهای که روبهروی ما نشسته است و با ایمان و اعتقاد کامل میگوید: «اگر باور کنیم قرآن کتاب خوشبختی تکتک ما آدمهاست، حتی لحظهای از آن جدا نمیشویم.»
علی ذاکری قاری قرآن و ساکن محله طلاب است و دانشجوی رشته علوم قرآن و حدیث. متولد فروردین سال1379 و در یک خانواده مذهبی متولد و بزرگ شده است. اینکه همیشه صدای تلاوت قرآن را میشنید و به آن دل باخت، در انتخاب مسیر زندگیاش بیتأثیر نبوده است.
عاشق اذان مسجدالحرام هستم
قبل از اینکه دوران تحصیل و مدرسه را شروع کند، همراه خانواده توفیق سفر به خانه خدا را پیدا کرد و اینبار عاشق اذانی شد که در مسجدالحرام پخش میشد. تعریف میکند: «اوایل فقط آهنگی را که به گوشم خورده بود، زمزمه میکردم، اما هر روز که میگذشت، بیشتر دلباخته صوت اذان مسجدالحرام میشدم. بعدها برایم استاد گرفتند. آن زمان منزلمان طلاب بود و استاد جعفر سیدی که قاری موفقی است، هفتهای 3روز با من قرائت و اذان کار میکرد. به توصیه استادم از سبک شیخ مصطفی اسماعیل تقلید میکردم و هنوز هم این سبک برایم جذابیت دارد.»
تلاوت و تکرار آیهها و ممارست برای قرائت بهتر او را حافظ 2جزء از قرآن کرد. میگوید: «کمکم آیهها برایم آشنا و مأنوس شدند.
خیلی از آنها را میتوانستم از حفط بخوانم و قرائتشان کنم. حالا علاوه بر مسجد محله، محافل بیشتری برای قرائت دعوتم میکردند، اما نکته خیلی مهمی که هنوز هم مادرم به آن تأکید دارد، این است که همانطور که در تلاوت پیشرفت میکنم، حواسم به معنا هم باشد و من فکر میکنم اصل قرآنخواندن ما همین است. وقتی اصول تجوید و وقف را کار میکنید، نمیتوانید به معنی آن بیتوجه باشید. باید بدانید کجا وقف کنید که تغییری در محتوای آیه ایجاد نشود، یا کجا اوج بگیرید و کجا آرامتر تلاوت کنید.شیرینترین خاطره قرآنی او به سال88 برمیگردد و میلاد علیبنموسیالرضا(ع). خودش تکرار میکند: «8/8/88 من در مسابقات اذان که آستان قدس رضوی برگزار میکرد، رتبه اول را به دست آوردم و بعد از آن توفیق اذانگویی در محضر آیتا... علمالهدی را یافتم. علاوه بر این ها بارها از پخش زنده صدا و سیما خراسان تلاوت داشتم.اما یک نکته را فراموش کردم بگویم هیچ کدام از این ها به اندازه احترامی که مردم برای یک قاری دارند نیست. او میخواهد حرفش را تمام کند، اما تأکید دارد نام استادانش از قلم نیفتند؛ استاد سعید بیژنی، استاد محسن زاهد و احمد نظریزاده.